۱۳۹۴ مرداد ۲۴, شنبه

ایران - زوزه های رژیم آخوندی در سالگرد عملیات فروغ جاویدان



به قسمت پنجم لرزه بر اندام رژیم آخوندی را که از سیمای آزادی تلویزیون ملی ایران پخش شده است توجه کنید:
لرزه بی‌پایان سرنگونی بر ارکان رژیم زهر خورده آخوندی
اعترافهای پاسدار دژخیم محمود شاعری قائم مقام عملیاتی لشکر 71 روح الله به جنایات جنگی سرلشکر بسیجی صیاد شیرازی و سرکردگان سپاه پاسداران
اسلحه کشیدن سرکرده پاسداران به روی خلبانها که حاضر به کشتار مجاهدین نبودند
سوار کردن پاسدار و مهمات به هلیکوپتر بیش از ظرفیتهای مجاز
به زور اسلحه کشیدن به روی خلبان در وحشت از سرنگونی رژیم زهر خورده
ما داشتیم هماهنگیهایی با فرمانده هوانیروز می کردیم  گفت
آقا که یک سری از خلبانها می‌گویند ما پرواز نمی‌کنیم
اینها هموطنان ما هستند ما هموطنان خودمان را نمی‌کشیم
خدا رحمتش کنه صیاد هم با ما بود همان زمانی که عرض کنم خدمت شما ما داشتیم هماهنگیهای با فرمانده هوانیروز انجام می‌دادیم یکسری فرمانده هوانیروز گفت: آقا که یک سری از خلبانها می‌گویند ما پرواز نمی‌کنیم خب برای چی می‌گویند اینها هموطنان ما هستند ما هموطنان خودمان را نمی‌کشیم
یکدفعه فرمانده وقت سپاه باختران وارد شد
و خیلی سروصدای، رنگ پریده، خاک آلود
گفت برادر هاشمی (رفسنجانی) !
و همین جوری دستهایش را اینجوری کرد
برادر هاشمی! مجاهدین! مجاهدین!
یکسری گفتند آقا گردنه چار زبر جای وایسادن نیست
بیایید بروید گردنه اسد آباد (همدان) یک گردنه بعد از کرمانشاه
یکی گفت: بیایید آقا توی همان دشت ماهیدشت بجنگیم
یکی دیگر گفت: آقا تو دشت با اینها نمی‌شه جنگید! 

حاج محمود شاعری قائم‌مقام عملیاتی لشکر 71 روح الله در زمان جنگ:
یکدفعه فرمانده وقت سپاه باختران آقای شعبانی وارد شد با مسئول اطلاعات وقتش که الآن اسمش را یادم رفته بچه کرمانشاه بود مسئول اطلاعات وقت‌شان بود وارد شدند و خیلی سروصدای، رنگ پریده، خاک آلود گفت برادر هاشمی همین جوری دستهایش را اینجوری کرد برادر هاشمی منافقین منافقین.
منافقین اسلام‌آباد آخه اگر، شدنیه مگه این چیه گفت آره دیشب که بچه‌ها تماس گرفتند از اسلام‌آباد و کرند که آقا این قصه پیش آمده نیروهای حمله کردند به ما من با مسئول اطلاعاتم با جیپ رو باز راه افتادیم رفتیم به سمت عرض کنم اسلام‌آباد که ببینیم چه خبره رسیدم
رو گردنه سرازیر شدم دیدم ستون داره میاد ماشینهای هینو بود ژاپنی بهشان داده بودند مثل آیفا چادرها را دادند بالا عکس مریم و مسعود روی ماشینها بازو بندهای سفید و منظم شعار می‌دهند شعارهای خاصی که الآن یادم نیست و تا ما را دیدند گرفتند زیر آتش من هم از جیپ پریدم پایین انداختیم تو اون دشت و اومدیم به سمت کرمانشاه، باختران و باخترانم قرارگاه نزدیک 7 رسیدیم 6، 5 رسیدیم اونجا نظرات شروع شد.
ادامه ....

ایران - مجاهد خلق اشرفی مهین لطیف از قتل عام سال 1367 میگوید



اشرفی مجاهد خلق مهین لطیف از زندانیان سیاسی سال 60 که شرح شهادت برادرش را که در قتل عام سال1367 شهید شده است که درسمیناری که اشرف برگزار شد دراین باره توضیح میدهد:
من مهین لطیف، خواهر مجاهد شهید علی‌اکبر لطیف که در قتل‌عام‌ های سال‌67 به‌شهادت رسید هستم، اوایل مرداد سال67 بود که ملاقاتها قطع شد و دیگه به مراجعات خانواده‌ها هم پاسخی نمی‌دادند.
دو سه ماه بعد ما دیگه خبری نداشتیم از بچه‌ها و بعد رژیم شروع کرد سری به سری به خانواده‌ها اطلاع می‌داد و قتل‌عام‌ها را اینطوری با اسامی مشخص هر هفته اطلاع می‌داد به خانواده‌ها. اطلاع دادنش هم در واقع باز یک نوع شکنجه و عذاب روحی و روانی به خانواده‌ها بود. پنجشنبه شب‌ها به یکسری خانواده‌ها مراجعه می‌کردند و اطلاع می‌دادند که بیایند به کمیته‌های دورافتاده و خارج از شهر. بعد اونها که مراجعه می‌کردند بهشون خبر شهادت فرزندانشان را می‌دادند.
به خانواده ‌ما هم مراجعه کردند دو تا پاسدار آمدند در خانه‌ مون و گفتند فردا برویم به کمیته خاوران مراجعه کنیم!؟ روز بعد به کمیته‌ خاوران مراجعه کردیم و اونجا ساعت‌بندی کرده بودند که خانواده‌ها با هم مواجه نشوند‌. اونجا تجمع نشه‌. برای همین ساعت به ساعت مشخص کرده بودند‌. فقط هم یک نفر را می‌گذاشتند بره داخل کمیته که از ما پدرم رفت‌. اونجا بهش اطلاع دادند و ساک اکبر شهید را بهش تحویل دادند‌. من بیرون از کمیته توی ماشین منتظر پدرم بودم بعد از یکساعتی که پدرم از داخل کمیته بیرون آمد بنظرم می‌آمد که به‌اندازه چندین سال شکسته شده! آمد بیرون و بدون این‌که حرفی بزنه آمد سوار ماشین شد و حرکت کردیم هیچی نمی‌گفت با این‌که بغض کرده بود و خیلی ناراحت بود هیچی نمی‌گفت شاید می‌ترسید که نتونه خودش را کنترل کنه... توی خونه هم وقتی رسیدیم خانواده را جمع کردیم و ساک اکبر شهید را باز کردیم که تویش یک دست لباس بود و یکسری وسایل اولیه و ساعتش که دقیقاً روی تاریخ 17مرداد از کار افتاده بود و ما این‌طور فرض گرفتیم که روز 17مرداد به‌شهادت رسیده.
ادامه ....