۱۳۹۴ مهر ۶, دوشنبه

ایران - شورای ملی مقاومت ایران: روحانی را از سازمان ملل اخراج کنید


شورای ملی مقاومت ایران طی اطلاعیه ای حضور روحانی شیاد را درسازمان ملل قویا محکوم کرد و اعلام کرد که این آخود شیاد نماینده مردم ایران نیست و باید کرسی سازمان ملل متحد به مردم و مقاومت مشروع تعلق بگیرد.
توجه شما را به متن کامل این اطلاعیه جلب میکنم:
مقاومت ایران حضور روحانی، رئیس‌جمهور فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران در نیویورک و مجمع عمومی ملل‌متحد را قویاً محکوم می‌کند. او از بالاترین مسئولان تولید بمب اتمی، 120هزار اعدام سیاسی، جنگ افروزی و کشتاردرمنطقه است. این رژیم نماینده مردم ایران نیست و سران آن از هر باندی که باشند باید به‌خاطر جنایت علیه بشریت درایران در مقابل عدالت قرار گیرند. کرسی ایران درسازمان ملل‌متحد باید به مردم و مقاومت مشروع آنها داده شود.
هر گونه دخالت دادن رژیم ایران درحل بحران مرگبار سوریه و نرمش به خرج دادن در برابر دیکتاتوری سوریه بحران راعمیق‌تر و جنگ را طولانی‌تر و فراگیرتر می‌کند. فاشیسم مذهبی حاکم هرگز راه‌حل بحرانی نیست که خود آن را به وجود آورده است. چشم پوشیدن بر جنایات رژیم ایران در سوریه که شرم بشریت معاصر است به هر بهانه‌یی که باشد صلح و امنیت را به‌طور مضاعف به خطر می‌اندازد. عامل اصلی آواره شدن بیش از نیمی از مردم سوریه و سیل مهاجران به سوی اروپا جنایتهای بشار اسد و رژیم ایران و نیروی تروریستی قدس است.
روحانی که تلاش می‌کند چهره فریبکار خود را در زرورق «میانه‌روی واعتدال» پنهان کند، مأموریتی جز حفظ ولایت‌فقیه و به عقب انداختن سرنگونی آن ندارد. او نماینده رژیمی است که مردم آن را پدرخوانده داعش می‌نامند. روحانی درسیاستهای اساسی رژیم یعنی سرکوب، دستیابی به سلاح اتمی، دخالت در منطقه و... تفاوتی با دیگرباندهای رژیم ندارد و اعضای کابینه او بیشترین نقش را درجنگ، سرکوب و صدور تروریسم و بنیادگرایی داشته‌اند.
او بیلان 2000اعدام را درکارنامه دو ساله خود دارد نه تنها مخالفتی با اعدامهای فزاینده، مجازاتهای وحشیانه مانند قطع دست و پا و درآوردن چشم نکرده، بلکه درمورد اعدام شدگان می‌گوید: «به هر حال قانون او را محکوم کرده و مجازات می‌شود و به ما ربطی ندارد. یا قانون خداست یا قانونی است که مجلس تصویب کرده... و ما مجری هستیم».
در دوران روحانی سرکوب مخالفان سیاسی و مدافعان حقوق‌بشر، فعالان حقوق کارگران، زنان، معلمان، وکیلان، روزنامه‌نگاران و فعالان اینترنتی و... شدت یافته است. زندانیان سیاسی حتی بعد از پایان محکومیتشان آزاد نمی‌شوند. قتل در زیر شکنجه، زجرکش و سربه نیست کردن زندانیان و مرگهای مشکوک در زندانها هم‌چنان ادامه دارد.
دراین دوران سرکوب زنان ابعادی گسترده‌تری یافت. زنان و دختران جوان به بهانه «بدحجابی» در سبعیتی بی‌سابقه به دست آدمکشان سازمان‌یافته حکومتی قربانی اسیدپاشی شدند. سرکوب و تبعیض علیه زنان که در قوانین رژیم ایران نهادینه شده است، با افزایش طرحهای جداسازی جنسیتی و با اجرای قانون سرکوبگرانه «عفاف و حجاب» گسترش یافت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر