۱۳۹۴ مهر ۸, چهارشنبه

ایران - 7مهر سالروز خروج نام سازمان مجاهدین خلق ایران از لیست تروریستی آمریکا گرامی باد!


7مهر سالروز خروج نام سازمان مجاهدین خلق ایران از لیست سیاه تروریستی آمریکا است .
لیستی که راه بند مقاومت ایران در یک زد و بند ارتجاعی - استعماری بود که بوسیله آن رژیم آخوندی هزاران توطئه کثیف را علیه سازمان مجاهدین خلق ایران به اجرا در آورد که یکی از آنها کودتای 17ژوئن دراورسوراواز بود که باعث شد 13 سال مقاومت ایران با انبوه محدودیتها و سنگ اندازیهای مختلف درمسیر مبارزه مواجه شود که البته بهای گزاف و خونینی هم بهمراه داشت از شهدا و مجروحین 6و7مرداد و 19فروردین و... ندا و صدیقه .
اما با اصل کس نخارد و میتوان و باید کارزاری علیه این لیست تروریستی به رهبری مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران شروع شد که نهایتا به شکستن بزرگترین توطئه دیکتاتوری آخوندی علیه مجاهدین و مردم ایران انجامید.
با تبریک به رهبری مقاومت ایران و رزمندگان مجاهد در لیبرتی و کلیه اشرف نشانان درسراسر جهان .

سه سال از پیروزی نهایی بزرگترین کارزار مقاومت ایران در سطح بین‌المللی، برای درهم شکستن بزرگترین توطئه دیکتاتوری آخوندی علیه مجاهدین و مردم ایران گذشت. در روز ۷مهر۱۳۹۱، وزیرخارجه وقت آمریکا، هیلاری کلینتون، با گردن نهادن به حکم بی‌سابقه دادگاه استیناف آمریکا نام مجاهدین و شورای ملی مقاومت و ارتش آزادیبخش ملی ایران را از لیستهای تروریستی آمریکا حذف کرد و به این ترتیب بزرگترین راهبند ارتجاعی استعماری مقاومت مشروع مردم ایران در برابر فاشیسم دینی و تروریستی حاکم، در هم شکست.
شورای ملی مقاومت در بیانیه سالانه خود، این پیروزی شگرف تاریخی را در عداد پیروزی مصدق بزرگ در به کرسی نشاندن حق مردم ایران برای ملی کردن صنعت نفت کشور و از افتخارات ملی و تاریخی ملت ایران برای ملی کردن صنعت نفت کشور و از افتخارات ملی و تاریخی ملت ایران توصیف کرد.
حکم دادگاه استیناف واشینگتن ـ دستور بازنگری لیست به وزارت‌خارجه
در ژوئیه۲۰۱۰ دادگاه استیناف واشینگتن، طی حکمی نامگذاری سازمان مجاهدین خلق ایران از سوی وزارت‌خارجه را مشمول «نقض آیین دادرسی» شناخت و اعتبار مستنداتی را که وزیر بر اساس آنها نامگذاری مجاهدین را حفظ کرده بود زیر سؤال کشید. دادگاه به وزیرخارجه دستورداد لیست‌گذاری مجاهدین را طبق استانداردهای مورد نظر دادگاه، بازنگری کند.
بی‌اعتنایی وزارت‌خارجه به مهلت ۱۸۰روزه و دستور اجرای حکم
اما وزارت‌خارجه در مقابل حکم دادگاه، سیاست بلاتکلیف گذاشتن را در پیش گرفت و به مهلت ۱۸۰روزه‌یی که قانون مشخص کرده بود اعتنایی نکرد و تا ۶۰۰روز هیچ اقدامی برای اجرای حکم دادگاه به‌عمل نیاورد. در مقابل، مقاومت ایران، طبق یک رویة حقوقی که سابقه‌یی نادر داشت، بار دیگر به همان دادگاه مراجعه کرد و با درخواست رسیدگی فوری، طبق قانون «دستور اجرای حکم» (موسوم به مندیمس که اجرای آن از ۲۱۰سال پیش تا کنون سابقه نداشته) خواستار شد که دادگاه، خود، مجاهدین را از لیست خارج کند یا دست‌کم زمان محدودی را برای وزارت‌خارجه برای خارج کردن نام مجاهدین از لیست سیاه مشخص و مقرر کند.

۱۳۹۴ مهر ۶, دوشنبه

ایران - شورای ملی مقاومت ایران: روحانی را از سازمان ملل اخراج کنید


شورای ملی مقاومت ایران طی اطلاعیه ای حضور روحانی شیاد را درسازمان ملل قویا محکوم کرد و اعلام کرد که این آخود شیاد نماینده مردم ایران نیست و باید کرسی سازمان ملل متحد به مردم و مقاومت مشروع تعلق بگیرد.
توجه شما را به متن کامل این اطلاعیه جلب میکنم:
مقاومت ایران حضور روحانی، رئیس‌جمهور فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران در نیویورک و مجمع عمومی ملل‌متحد را قویاً محکوم می‌کند. او از بالاترین مسئولان تولید بمب اتمی، 120هزار اعدام سیاسی، جنگ افروزی و کشتاردرمنطقه است. این رژیم نماینده مردم ایران نیست و سران آن از هر باندی که باشند باید به‌خاطر جنایت علیه بشریت درایران در مقابل عدالت قرار گیرند. کرسی ایران درسازمان ملل‌متحد باید به مردم و مقاومت مشروع آنها داده شود.
هر گونه دخالت دادن رژیم ایران درحل بحران مرگبار سوریه و نرمش به خرج دادن در برابر دیکتاتوری سوریه بحران راعمیق‌تر و جنگ را طولانی‌تر و فراگیرتر می‌کند. فاشیسم مذهبی حاکم هرگز راه‌حل بحرانی نیست که خود آن را به وجود آورده است. چشم پوشیدن بر جنایات رژیم ایران در سوریه که شرم بشریت معاصر است به هر بهانه‌یی که باشد صلح و امنیت را به‌طور مضاعف به خطر می‌اندازد. عامل اصلی آواره شدن بیش از نیمی از مردم سوریه و سیل مهاجران به سوی اروپا جنایتهای بشار اسد و رژیم ایران و نیروی تروریستی قدس است.
روحانی که تلاش می‌کند چهره فریبکار خود را در زرورق «میانه‌روی واعتدال» پنهان کند، مأموریتی جز حفظ ولایت‌فقیه و به عقب انداختن سرنگونی آن ندارد. او نماینده رژیمی است که مردم آن را پدرخوانده داعش می‌نامند. روحانی درسیاستهای اساسی رژیم یعنی سرکوب، دستیابی به سلاح اتمی، دخالت در منطقه و... تفاوتی با دیگرباندهای رژیم ندارد و اعضای کابینه او بیشترین نقش را درجنگ، سرکوب و صدور تروریسم و بنیادگرایی داشته‌اند.
او بیلان 2000اعدام را درکارنامه دو ساله خود دارد نه تنها مخالفتی با اعدامهای فزاینده، مجازاتهای وحشیانه مانند قطع دست و پا و درآوردن چشم نکرده، بلکه درمورد اعدام شدگان می‌گوید: «به هر حال قانون او را محکوم کرده و مجازات می‌شود و به ما ربطی ندارد. یا قانون خداست یا قانونی است که مجلس تصویب کرده... و ما مجری هستیم».
در دوران روحانی سرکوب مخالفان سیاسی و مدافعان حقوق‌بشر، فعالان حقوق کارگران، زنان، معلمان، وکیلان، روزنامه‌نگاران و فعالان اینترنتی و... شدت یافته است. زندانیان سیاسی حتی بعد از پایان محکومیتشان آزاد نمی‌شوند. قتل در زیر شکنجه، زجرکش و سربه نیست کردن زندانیان و مرگهای مشکوک در زندانها هم‌چنان ادامه دارد.
دراین دوران سرکوب زنان ابعادی گسترده‌تری یافت. زنان و دختران جوان به بهانه «بدحجابی» در سبعیتی بی‌سابقه به دست آدمکشان سازمان‌یافته حکومتی قربانی اسیدپاشی شدند. سرکوب و تبعیض علیه زنان که در قوانین رژیم ایران نهادینه شده است، با افزایش طرحهای جداسازی جنسیتی و با اجرای قانون سرکوبگرانه «عفاف و حجاب» گسترش یافت.

ایران - 5 مهر روز شعار مرگ بر خمینی توسط میلیشیای سازمان مجاهدین خلق ایران گرامی باد



شهدای 5مهر1360
۵ مهر سال۱۳۶۰ برای اولین بار میلیشیای مجاهد خلق شعارمرگ بر خمینی را به میان تودههای مردم برد.
در این روز واحدهای میلیشیای مجاهد خلق, در نقاط مختلف تهران به خیابانها ریختند و شعار مرگ بر خمینی را به میان توده‌های مردم بردند و بت خمینی دجال را که زمانی عکس خود را درماه نشان میداد، شکستند.
به‌یمن پاکبازی بی‌نظیر مجاهدین و میلیشیای قهرمان, تصویر کریهترین و خونریزترین دیکتاتور معاصر در چهره منحوس خمینی به مردم ایران نشان داده شد.
۵مهر، محل بروز فریاد خشمآلود ملت ایران بود که از گلوی فرزندان دلاورش،خیانت عیان خمینی به انقلاب و آرمان آزادی واستقلال مردم را محکوم می‌کرد.
آن روزصدها رزمنده جان‌برکف و میلیشیای پاکباز مجاهد، با جسارتی ستودنی درخیابانها رودرروی پاسداران مسلح خمینی خروشیدند و با شعار مرگ بر خمینی، زنده باد آزادی, سنگفرش خیابانها را با خون خود رنگین کردند.


 

۱۳۹۴ مهر ۵, یکشنبه

ایران ۰ مراسم پنجاهمین سالگرد تاسیس سازمان مجاهدین خلق ایران در سوئیس

خواهر مجاهد ثریا استرن
مراسم گرامید اشت پنجاهمین سال تاسیس سازمان مجاهدین خلق ایران در سوئیس برگزار شد که در این مراسم خواهر مجاهد ثریا استرن که یک شهروند هلندی الاصل است , سخنرانی کرد که از نحوه آشنایی و پیوستن خود به سازمان مجاهدین خلق ایران سخن گفت .شما را به خواندن این سخنرانی دعوت میکنم :
از مراسم گرامیداشت پنجاهمین سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران در برن سوئیس با حضور جمعی از هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران و حامیان مقاومت ایران برگزار شد.
در این مراسم خواهر مجاهد ثریا استرن، حمید اسدیان و شماری از نمایندگان تشکلها و جوامع ایرانیان در سوئیس به سخنرانی پرداختند.
سخنرانی خواهر مجاهد ثریا استرن: با سلام به شما و تبریک به‌مناسبت پنجاهمین سالگرد تأسیس سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران و با درود به بنیان گذاران کبیر سازمان محمد حنیف‌نژاد، سعید محسن و اصغر بدیع زادگان. خیلی خوشحالم که این افتخار به من داده شد تا در این سالگرد چند کلمه صحبت کنم، چند روز پیش داشتم به بحث تبیین جهان برادر مسعود گوش می‌کردم که توضیح می‌دادند یک ایدئولوژی باید همیشه پاسخگوی مسائل جامعه در دوران خودش باشد و بعد وقتی آن ایدئولوژی را پیدا کردیم وظیفه داریم تا از آن دفاع کنیم و امروز برای من بهترین فرصت هست، چون سالگردها همیشه برای من یادآور نعمتی هستند که از آن برخورداریم.
در دوران دانشجویی به‌عنوان یک دختر اروپایی اصلاً سازمان مجاهدین را نمی‌شناختم، برخوردهای متواضع آنها، تلاششان برای هدفها و سختیهایی که تک‌تک آنها کشیده بودند همه برای من تازه بود، احساس می‌کردم که با چیزی روبه‌رو شدم که باید آن را بیشتر بشناسم اما اولین مشکل من این بود که زبان فارسی را نمی‌دانستم ولی یک حس درونی به من می‌گفت این آدمها نوعی خاصی از انسانها هستند که با دیگران فرق دارند، همین اندازه شناختم کافی بود تا به من انگیزه بیشتری بدهد تا جستجو کنم که علت این تفاوت چیست. خیلی زود فهمیدم که اسم آن چیزی که من به‌دنبالش بودم ایدئولوژی هست و صاحبان این آرمان مسعود و مریم هستند و عشق به آنها است که این افراد را با دیگران متفاوت کرده است. آنزمان مصادف بود با دوران انقلاب ایدئولوژیک مجاهدین در سال64 و من در همان روزها به یک انتخاب رسیدم، تصمیم گرفتم که همه چیز را بگذارم کنار، درس و خانه و در یک کلام علائق و تمایلات فردی خودم را.
من در آن ایام 19ساله بودم و تمام اطرافیانم تلاش می‌کردند تا من را از این انتخاب منصرف کنند ولی من که زندگی در یک جامعه بورژوازی با ارزشهای خاص آن را تجربه کرده بودم تشنه این رابطه‌های پاک و پر از فدا و صداقت بودم و از خود سؤال می‌کردم در کجای این دنیا می‌توانم چنین ارزشهای را پیدا کنم، من نمی‌گویم که دوران آسانی بود بالاخره دنیای گذشته‌ام، کشورم، فرهنگم، دینم، خانواده‌ام، دوستانم، سلیقه هایم، طرز فکر و عملم همه چیزم را باید کنار می‌گذاشتم و زندگی جدیدی را باید آغاز می‌کردم که هنوز نمی‌شناختم و به خوبی نمی‌فهمیدم.
ادامه ....

۱۳۹۴ مهر ۴, شنبه

ایران - چرا جنگ ایران و عراق و ادامه آن و چرا نامشروع است ؟


جنگ ضد میهنی و ضد مردمی رژیم آخوندی با عراق به مدت 8 سال سرمایه های انسانی و مالی زیادی را ازکشور عزیزمان ایران را بر باد داد ولی هنوز که هنوز است این رژیم سفاک با عنوان دفاع مقدس از آن یاد میکند و هر چند وقت یکبار یک مشت استخوان از بیابان پیدا میکند و با راه اندازی کارناوالهای مسخره یک عده مزدور جیره خوار حکومتی را حول آن جمع میکند. 
راستی چرا ؟ چرا این رژیم این جنگ را دامن زد و به تنور آن هیزم ریخت هیزمی از جانهای بیگناه جوانانی که باید پشت میز مدرسه میبودند ولی با عنوان سربازان یکبار مصرف آنها به جبهه های جنگ جهل و جنایت فرستاد و خانواده هایی را عزادار کرد؟.
چرا این رژیم هنوز بعد از سالیان به استخوانهای بیابانی و کارناوالهای آن نیازدارد؟
چرا مقاومت ایران این جنگ را ضد میهنی و ضد مردمی مینامید و از روز اول که عراق از کشور ما خارج شد آنرا غیر اعلام کرد؟ اینها و هزاران سوال دیگر سوالی است که باید هر ایرانی میهن پرستی جواب آنها را بداند تا به عمق فاجعه ای که رخ داده است پی ببرد .
درخواست دارم برای پیدا کردن جواب به این لینک مراجعه کنید:

۱۳۹۴ مهر ۲, پنجشنبه

ایران - مشخصات کعبه خانه خدا



کعبه خانه خدا بنایی که در مسجد الحرام در شهر مکه قرار دارد مقدسترین مکان در دین اسلام است :
«کعبه» بنایی در میان مسجد الحرام در شهر مکه در کشور عربستان سعودی است. کعبه مقدس‌ترین مکان در دین اسلام است. نام کعبه اشاره‌ به چهارگوش‌ بودن این سازه دارد. . بنا بر روایت مسلمانان هنگامی که چشمه زمزم زیر پای اسماعیل از دل زمین جوشید مردم در این منطقه و به سبب آب این چشمه جمع شدند و شهر مکه را تشکیل دادند و ابراهیم به فرمان خدا ساختمان کعبه را با کمک اسماعیل در این محل در 1892سال قبل از میلاد آغاز نمود.

ساختمان کنونی کعبه از زمان حجاج بن یوسف ثقفی و بازسازی همان ساختمان در دوران خلافت سلطان مراد چهارم از پادشاهان عثمانی است که در سال ۱۰۴۰ (قمری) در اثر سیل در مسجد الحرام و تخریب آن، از نو بازسازی گردید.
ادامه ......

ایران - عید قربان بین الملل فدا و قربانی



عید قربان از بزرگترین اعیاد مسلمانان است که در این روز حچاج مکه حاجی میشوند . و مناسک خاصی را اجرا میکنند که هر کدام فلسفه خاص خود را دارد که معانی و فلسفه هرکدام از این مناسک توجه کنید:
عید قربان، در دهم ماه ذیحجه هر سال، یکی از بزرگترین عیدهای اسلامی است با مراسم ویژه‌یی که از زمان پیامبر «ص» برگزار می‌شود. این مراسم برای نخستین بار در سال دوم هجری توسط پیامبر «ص» با نماز ویژه عید در مدینه برگزار شد. در آن سال، مسلمین توانسته بودند پیروزیهای متعدد از جمله دو ‌رشته ‌پیروزی بس مهم را محقق کنند که هرکدام آنها پیام ویژه‌‌یی برای خودی و دشمن داشت: 
نخستین پیروزی بزرگ، غلبه بر‌ مشرکین قریش در جنگ بزرگ بدر کبری بود که در ماه رمضان سال دوم محقق شد. در این پیکار بزرگ، ساز ‌و‌ برگ مسلمانان بسیار اندک و شمارشان یک‌سوم مهاجمان مکه بود اما توانستند با‌ کشتن 70 جنگ‌آور از چهره‌های مکه و اسیر‌ گرفتن 70 ‌نفر دیگر، پیروزی خیره‌کننده‌یی به‌دست آورند. 
دومین پیروزی بزرگ نیز که با اندکی فاصله، در نیمه ماه شوال همان سال تحقق یافت، غلبه مسلمین بر هم‌پیمانان خائن در شهر مدینه یعنی یهودیان بنی‌قینقاع بود . این قبیله که در خود شهر مدینه استقرار داشتند، با مشرکین مکه رابطه برقرارکرده و با ‌نوید همکاری خود، آنان را به‌نبرد مجدد تشویق می‌کردند. مسلمانان با 15 روز محاصره دژهای خائنان، نهایتاً آنان را به‌زانو در‌آورده و وادارشان کردند که مدینه را ترک کنند.
در جریان هرکدام از این دو‌ رشته پیروزی، ارزش ها و سنن مهمی از جنبش توحیدی اسلام، آشکار گردید و به‌اجرا گذاشته شد. پیروزی بدر آشکارا این پیام را می‌رساند که مسلمین هر چند هنوز فقیرند و نفرات و تجهیزات چندان زیادی در‌اختیار ندارند اما نیرویی هستند که چندین‌بار بیش از ظرفیت معمولی قدرت‌نمایی می‌کنند. و پیروزی بر ‌بنی‌قینقاع به‌صراحت پیام می‌داد که پاسخ خائنان را چگونه قاطع و بی‌تردید کف‌دستشان می‌گذارند. 

ادامه ...

۱۳۹۴ شهریور ۳۱, سه‌شنبه

ایران - پیام مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران به مناسبت اول مهر

مریم رجوی 
مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران به مناسبت اول مهر روز بازگشایی مدارس و دانشگاهها پیامی به دانشجویان و دانش آموزان فرستاد که در زیر میاید:
فرزندان آگاه و پرشور ایران،
دانش‌آموزان و دانشجویان عزیز،
معلمان، استادان، فرهنگیان و دانشگاهیان شریف!
به مناسبت آغاز سال تحصیلی به شما سازندگان آینده درود می‌فرستم. امیدوارم که سالی پربار با پیشروی در مسیر آزادی و رهایی مردم و میهنتان در پیش داشته باشید.
باشد كه در اين سال تحصيلي هم مثل سال گذشته، تظاهرات سراسري معلمان آزاده بالا و بالاتر بگيرد و همة هموطنان معترض و به‌جان‌آمده به ويژه دانش‌آموزان و دانشجويان و كارگران و پرستاران، دست در دست آنان به پاخيزند.
فعالیت مدارس و دانشگاهها امسال، در حالی آغاز می‌شود که عقب‌نشینی رژیم از برنامة ساخت بمب اتمی، تمامیت نظام حاکم را دچار ضعف و تنش کرده، شکستهای سیاسی و اقتصادی آخوندهاي حاكم و ناتوانی آنها در مهار بحران، همه جا آشكار شده و  اعتراضهای حق‌طلبانة مردم گسترش يافته است.
رژیمی که سالهای سال، همه‌چیز را تحت‌الشعاع ساختن بمب هسته‌یی و دخالت و تروریسم در منطقه قرار داده و عمدة ثروت و درآمدی را که باید صرف توسعة حقیقی ایران می‌شد، در تنور سیاستهای ولایت‌فقیه به هدر داده است، اكنون با اعتراض و ايستادگي مردم ايران و به خصوص اعتراضهاي گستردة معلمان مواجه شده است.
بله، اعتراض به خفقان حاكم بر مدرسه و دانشگاه،
اعتراض به عقب‌ماندگي و انحطاط آموزش و پرورش و آموزش عالي،
و اعتراض به تحقير و تبعيض و سركوب معلمان و استادان.
هموطنان عزيز،
در شرایطی که پی‌درپی دزدیهای چندمیلیاردی آخوندهای حاکم برملا می‌شود. کلاس درس کودکان ما در مناطق محروم یا چادر و کپر است یا اتاقهای مخروبه. و بچه‌ها به‌جای صندلی و نیمکت روی حلبی می‌نشینند.
بچه‌های آبادان در گرمای طاقت‌فرسا در کانتینرهای آهنی درس می‌خوانند.
در سقز در منطقه‌یی با هفتاد روستا، حتی یک مدرسه وجود ندارد. و دختربچه‌ها آرزویشان این است که مشق بنویسند.
در سیستان و بلوچستان، 100 هزار دانش‌آموز، معلم ندارند.
در تهران، بسیاری از کلا‌سها آن‌قدر فشرده و متراکم است که نفس کشیدن را مشکل کرده است.
بسیاری از مدارس آن‌قدر فرسوده‌اند که هرروز می‌تواند بلایی مثل شین‌آباد پیرانشهر بر سر بچه‌ها بیاورد.
در آذربایجان غربی کلاسهای صدها مدرسه در کانکسها برگزار می‌شود.
در خراسان شمالی هزاران دختر و پسر دانش‌آموز در آستانة ترک تحصیلند.
در چهارمحال و بختیاری در برخی مناطق به خاطر نبودن معلمان زن، دختران امکان درس خواندن را ازدست‌داده‌اند.



۱۳۹۴ شهریور ۲۹, یکشنبه

ایران - اعتراض مردم جاسک به مرگ یک زن باردار


این زن باردار بدلیل نبودن امکانات در بیمارستان درگذشت و موجب خشم و اعتراض مردم شد.

ایران - شورای ملی مقاومت ایران :تداوم حركتهاي اعتراضي فرهنگيان براي تأمين حقوق و رفع تبعيض از آنها




درحالی به اول مهر نزدیک میشویم که تعدادی از معلمان آزاده کشورمان دربند و اسارت رژیم آخوندی هستند چرا که آنها زیر بار زور نرفته و حق خود را میخواستند.
 درهمین رابطه کمیسیون آموزش و پرورش شورای ملی مقاومت ایران اطلاعیه ای صادرکرده است که در آن با اشاره به دستگیری معلمین خواست که به حمایت از خواستهای معلمان برخیزند:  
در آستانه شروع سال تحصيلي جديد شمار زيادي از معلمان كشور از جمله محمود بهشتي لنگرودي، مهدی بهلولی و محمد رضا نیک نژاد كه به تازگي دستگير شده اند و همچنين رسول بداقي، اسماعيل عبدي، علي اكبر باغاني، عليرضا هاشمي و عبدالرضا قنبري كه از قبل در زندان بودند، همچنان در زندان به سر مي برند. اين در حاليست كه علي اصغر فاني، وزير آموزش و پرورش آخوند روحاني، در روز 24 شهريور با ترفندي فريبكارانه ابراز اميدواري كرده بود كه معلمان زنداني تا قبل از اول مهر و بازگشايي مدارس آزاد خواهند شد.
محكوميت زنداني سياسي رسول بداقي معلم شريفي كه به خاطر دفاع از حقوق معلمان شش سال در زندان به سر مي‌برد، در روز 13مرداد 94 به پايان رسيده است، اما رژيم آخوندي از آزاد كردن وي سر باز مي زند و در يك محاكمه فرمايشي و خودسرانه بار ديگر او را به سه سال زندان محكوم كرد.
 معلمان زحمتكش كشور در رژيم آخوندي حقوقي حدود يك ميليون تومان دريافت مي كنند كه اين يك سوم خط فقر اعلام شده توسط خود رژيم است. معلمان زنداني به خاطر دفاع از حقوق فرهنگيان و تلاش براي رفع تبعيضهايي كه از آن رنج مي برند و همچنين در دفاع از حق تحصيل رايگان و فراهم كردن امكانات آموزشي برابر براي تمامي دانش‌آموزان ايراني دستگير شده و با اتهامهاي آخوند ساخته يي چون «تبليغ عليه نظام» و «فعاليت عليه امنيت ملي» به تحمل حبس در زندانهاي رژيم محكوم شده اند.
در روز چهارشنبه 25 شهريور 300تن از فرهنگيان بازنشسته در ميدان پاستور مقابل دفتر آخوند حسن روحاني، رئيس جمهوري رژيم تجمع كردند. تجمع كنندگان پلاكاردهايي در دست داشتند كه بر روي آن نوشته شده بود: «ما خواهان آزادي معلمين در بند هستيم، بوداغي- بهشتي- عبدي- باغاني»، «ريشه تبعيض كجاست؟ خط فقر 3 ميليون، حقوق ما بازنشستگان 1 ميليون.


۱۳۹۴ شهریور ۲۸, شنبه

ايران - مصاحبه محمد محدثين با سيماي آزادي

محمد محدثین مسول كميسيون خارجه شوراي ملي مقاومت ايران
مجری: حالا می‌خواهم به یک موضوع دیگر بپردازیم. من شنیدم خیلی‌ها می‌گویند این رویارویی که طی این سی و چند سال بین مجاهدین و مقاومت ایران از یک طرف با رژیم آخوندی در طرف دیگر در جریان بوده، این محور عمده‌ترین تحولات در رابطه با ایران بوده است. یعنی که تحولات ایران را این رویارویی شکل داده یا بر پاشنه این رویارویی رقم خورده است. آیا به نظر شما این حرف درست است؟ 
محمد محدثین: این حرف نه تنها درست است، بلکه اگر کسی این را فهم نکند، اصلاً به وقایعی که در 37سال گذشته در ایران روی داده نمی‌تواند تسلط داشته باشد. نمی‌تواند شرایط سیاسی 37سال گذشته را درک کند. ممکن است وقتی من به‌عنوان یک مجاهد، به‌عنوان یک عضو سازمان پرافتخار مجاهدین این را می‌گوییم، تلقی خودستایی بشود. اما وقتی از بیرون این پدیده به آن نگاه کنیم، یک‌طرف رژیم آخوندی است که می‌خواهد دیکتاتوری مذهبی و امپراطوری بنیادگرا درست کند، یک‌طرف سازمان مجاهدین است که شعارش و تمام موجودیتش استقرار دموکراسی، حاکمیت مردمی مبتنی بر آراء مردم و نظامی مبتنی بر جدایی دین از دولت است. جنبشی که خودش به اسلام معتقد است و اعضایش هم مسلمانان متعهد و متدین هستند. برای یک نظام دموکراتیک، نظام مردمی، نظامی بر اساس حاکمیت مردم و نه حاکمیت آخوند، درست رودروی ارتجاع آخوندی هستند. ما از حاکمیت مردم صحبت می‌کنیم، رژیم از حاکمیت آخوند صحبت می‌کند. حاکمیت اسلام نیست، حاکمیت آخوند است.
این رویارویی از روز اول وجود داشته و اگر شما به فرازهای مهم تاریخ این 37ساله نگاه کنید، همه‌جا این فرازهای مهم را، این رودرویی شکل داده است. روز اول این مجاهدین بودند که به قانون اساسی ولایت‌فقیه گفتند «نه» ؛ خمینی بود که می‌گفت محور قانون اساسی باید «حاکمیت ولی‌فقیه» باشد. اصلاً دعوا بر سر اصل110 قانون اساسی رژیم بوده است. این مجاهدین بودند که می‌گفتند دیکتاتوری «نه» ؛ این رژیم بوده که می‌گفته «آری». مجاهدین بودند که با شعار «آزادی» با خمینی که می‌خواست تحت عنوان مبارزه با امپریالیسم و مبارزه با آمریکا، آزادیها را سرکوب کند، به مبارزه برخاستند. مجاهدین بودند که گفتند اصالت با آزادی است. در داستان لیبرال ـ ارتجاع، رژیم خمینی می‌خواست بگوید که لیبرال‌ها در داخل ایران خطر اصلی‌اند؛ ما می‌گفتیم که خطر اصلی مرتجعین و آخوندهای مرتجع هستند.

۱۳۹۴ شهریور ۲۷, جمعه

ایران - مصاحبه مسئول کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت ایران با سیمای آزادی در مورد مقاومت ایران

محمد محدثین مسئول کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت ایران 
دوستان توجه شما را به  قسمت سوم مصاحبه مسئول کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت ایران و از مسئولین سازمان مجاهدین خلق ایران جلب میکنم :
مجری: اگر بخواهیم به هر مقطعی بپردازیم، گفتنی خیلی زیاد است. ما مشتاقیم که از شما بشنویم. من می‌خواهم بیایم روی همین مقطع اخیر تاریخچه مجاهدین؛ یعنی 12، 13سال گذشته که کارزار بزرگی را رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت برای حفاظت از کیان این مقاومت، برای حفاظت از اشرف و بعد هم لیبرتی به پیش بردند.
شما از نزدیک در تمامی این کارزارها بودید و فعالیتهایی که تحت هدایت رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت صورت گرفته است را به چشم دیده‌اید. فکر می‌کنم که این 12، 13سال، یکی از فرازهای بالابلند این تاریخچه باشد. برای همین می‌خواهم برایمان از تجربه این 12، 13سال و این کارزار بزرگ بگویید.

محمد محدثین: بله، شاید بشود گفت که این 12 ـ 13سال، یعنی بعد از جنگ عراق، بعد از اشغال عراق توسط آمریکا و بمباران قرارگاههای ارتش آزادیبخش و داستانهایی که در اشرف اتفاق افتاد، فرصت صحبت در موردش نبود. شاید بشود گفت این دوره از نظر سیاسی، از نظر توطئه‌های ارتجاعی و استعماری علیه مقاومت و شرایط پیچیده‌ای که مقاومت ما را احاطه کرده بود، سخت‌ترین و پیچیده‌ترین دورانی است که تاریخچه 50ساله ما شاهد آن بوده است.
خیلی ساده بخواهیم بگوییم، شرایط اینطوری بود که از یک طرف ارتجاع و استعمار و رژیم، از یک طرف هم برخی محافل آمریکایی و فرانسوی دست به یکی کرده بودند. حالا مقداری‌اش نوشته بود، مقداری‌اش نانوشته، مقداری‌اش توافق رسمی و مقداری‌اش توافق غیررسمی علیه یک مقاومت دموکراتیک که می‌خواهد در مملکت خودش آزادی بیاورد. علیه این جنبش دست به یکی کرده بودند. از یک طرف هم توافقات آمریکا و رژیم در ژنو بود. توافقات معروفی که بعدها فاش شد که قرار بوده قرارگاههای ما، قرارگاههای سازمان مجاهدین در عراق را بمباران کنند. از یک طرف هم ورود رژیم به خاک عراق و کارهایی که آنجا می‌کرد. از این طرف هم ماجرای 17ژوئن و کودتای ارتجاعی ـ استعماری علیه مقاومت و رئیس‌جمهور آن.
در 17ژوئن 2003، یعنی 2تا 3ماه بعد از اشغال عراق، جنبش مقاومت ایران در احاطه مسائل عظیمی بود. قبل از 17ژوئن ـ یعنی آن سالی که خواهر مریم آمدند فرانسه ـ اگر بخواهم به زبان نظامی بگویم، مجموعه‌یی آتش تهیه تدارک دیدند. قبل از آن، داستان برچسب تروریستی اتحادیه اروپا علیه سازمان مجاهدین بود. یک‌سال قبل از این وقایع هم لیست انگلیس و آمریکا ـ برچسب تروریستی ـ بود. واقعاً الآن که آدم به عقب بر‌می‌گردد و از بالا به قضایا نگاه می‌کند، با چراغ کنونی به 12سال پیش نگاه می‌کند، می‌بیند یک توطئه، یک نبرد غیرعادلانه و نابرابر و یک صف‌آرایی عظیم علیه این مقاومت شده بود. صف‌آرایی به‌خاطر دوستی با رژیم و همراهی با ادا و اطوارهای آخوند جنایتکار خاتمی که آن موقع رئیس‌جمهور این رژیم بود.
در یک چنین شرایطی خواهر مریم به این‌جا آمدند. کارزاری که در این 12 ـ 13ساله هدایت و رهبری کردند، چه از جنبه اجتماعی، چه سیاسی، چه بین‌المللی، کیان این مقاومت را در مقابل این آرایش قوا حفظ کرد و جبهه مقابل را همان‌طور که در تاریخچه روز به روز این 12سال هست، در هم شکست. بزرگترین و مؤثرترین چتر سیاسی را برای حفاظت از اشرف و لیبرتی فراهم کرد. صدای این مقاومت را به گوش جهانیان و پیامش را به مردم ایران رساند. به شکست‌کشاندن ماجرای 17ژوئن ـ این کودتای ارتجاعی ـ استعماری ـ و مقابله با این پروژه که آمده بود مجاهدین را نابود کند. مقامات آن موقع فرانسه به‌صراحت می‌گفتند که هدفشان منحل کردن و پاشاندن و نابودی مجاهدین است در روزنامه‌ها هم نوشته شده است. نوشتند: «آقا! شما رفتید خانه‌های اینها را گشتید. سلاح که نبود!» می‌گفت: «درست است که سلاح نیست، ولی اینها یک جنبش تروریستی هستند. ما باید متلاشی‌شان می‌کردیم». صریح می‌گوید. کما این‌که دو ماه قبل از این تاریخ، به سخنگوی وزارت‌خارجه آمریکا گفتند: «شما که می‌روید عراق، مجاهدین را چه کار می‌کنید؟» او هم عیناً یک کلمه که در فرانسه و انگلیسی تقریباً یکی است را استفاده کرد و گفت: «Dismantle می‌کنیم». اینها هم همین کلمه را در فرانسوی به‌کار بردند. این رویارویی و این کارزار عظیم در همان سال 2003، 2004 برای اثبات کردن و به کرسی نشاندن این حقیقت بود که مجاهدینی که در اشرف هستند، افراد حفاظت‌شده توسط کنوانسیون 4 ژنو می‌باشند.
ادامه .....

ایران - نبرد و رویارویی مردم و مقاومت مردم با رژیم آخوندی در طی 37 سال حکومت ننگین حاکمان ظلم و جنایت

محمد محدثین از مسئولین سازمان مجاهدین خلق ایران و مسئول کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت ایران 
محمد محدثین مسئول کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت ایران و از مسئولین سازمان مجاهدین خلق ایران درباره نبرد 37 ساله مقاومت ایران و مردم ایران با رژیم آخوندی میگوید :
مجری: حالا می‌خواهم به یک موضوع دیگر بپردازیم. من شنیدم خیلی‌ها می‌گویند این رویارویی که طی این سی و چند سال بین مجاهدین و مقاومت ایران از یک طرف با رژیم آخوندی در طرف دیگر در جریان بوده، این محور عمده‌ترین تحولات در رابطه با ایران بوده است. یعنی که تحولات ایران را این رویارویی شکل داده یا بر پاشنه این رویارویی رقم خورده است. آیا به نظر شما این حرف درست است؟ 
محمد محدثین: این حرف نه تنها درست است، بلکه اگر کسی این را فهم نکند، اصلاً به وقایعی که در 37سال گذشته در ایران روی داده نمی‌تواند تسلط داشته باشد. نمی‌تواند شرایط سیاسی 37سال گذشته را درک کند. ممکن است وقتی من به‌عنوان یک مجاهد، به‌عنوان یک عضو سازمان پرافتخار مجاهدین این را می‌گوییم، تلقی خودستایی بشود. اما وقتی از بیرون این پدیده به آن نگاه کنیم، یک‌طرف رژیم آخوندی است که می‌خواهد دیکتاتوری مذهبی و امپراطوری بنیادگرا درست کند، یک‌طرف سازمان مجاهدین است که شعارش و تمام موجودیتش استقرار دموکراسی، حاکمیت مردمی مبتنی بر آراء مردم و نظامی مبتنی بر جدایی دین از دولت است. جنبشی که خودش به اسلام معتقد است و اعضایش هم مسلمانان متعهد و متدین هستند. برای یک نظام دموکراتیک، نظام مردمی، نظامی بر اساس حاکمیت مردم و نه حاکمیت آخوند، درست رودروی ارتجاع آخوندی هستند. ما از حاکمیت مردم صحبت می‌کنیم، رژیم از حاکمیت آخوند صحبت می‌کند. حاکمیت اسلام نیست، حاکمیت آخوند است.
این رویارویی از روز اول وجود داشته و اگر شما به فرازهای مهم تاریخ این 37ساله نگاه کنید، همه‌جا این فرازهای مهم را، این رودرویی شکل داده است. روز اول این مجاهدین بودند که به قانون اساسی ولایت‌فقیه گفتند «نه» ؛ خمینی بود که می‌گفت محور قانون اساسی باید «حاکمیت ولی‌فقیه» باشد. اصلاً دعوا بر سر اصل110 قانون اساسی رژیم بوده است. این مجاهدین بودند که می‌گفتند دیکتاتوری «نه» ؛ این رژیم بوده که می‌گفته «آری». مجاهدین بودند که با شعار «آزادی» با خمینی که می‌خواست تحت عنوان مبارزه با امپریالیسم و مبارزه با آمریکا، آزادیها را سرکوب کند، به مبارزه برخاستند. مجاهدین بودند که گفتند اصالت با آزادی است. در داستان لیبرال ـ ارتجاع، رژیم خمینی می‌خواست بگوید که لیبرال‌ها در داخل ایران خطر اصلی‌اند؛ ما می‌گفتیم که خطر اصلی مرتجعین و آخوندهای مرتجع هستند.
در داخل ایران این دعوا بوده است. در تاروپود جامعه ایران، دعوای سیاسی بین حاکمیت و بین مردم وجود داشته است. همین بوده که روز به روز مردم آمدند در طرف مجاهدین. مجاهدین باعث شدند که اولین رئیس‌جمهور این رژیم، برگردد علیه این رژیم و از آن جدا بشود. اولین شقه در درون این رژیم را مجاهدین به‌وجود آوردند. در جنگ ضدمیهنی خمینی، مجاهدین بودند که با شعار صلح، شکست رژیم در جنگ ضدمیهنی و اجبارش به خوردن جام زهر آتش‌بس را محقق کردند. این است فرازهای بزرگ تاریخ 37ساله نبرد ما با این رژیم.

این روزها این خود رژیم است که این را می‌گوید. در خاطراتشان هی دارند مقایسه می‌کنند با زهر اتمی. اگر این وسط، عنصر مجاهدین را حذف کنید، رژیم مجبور به خوردن زهر نبود. چه بسا پیروزیهای بزرگی در منطقه به‌دست می‌آورد. شعار «قدس از طریق کربلا»، یک شعار دجالگرانه برای توجیه توسعه‌طلبی و جنگ بود. ولی اگر مجاهدین را حذف کنیم، فتح کربلا و اشغال کربلا توسط آخوندهای پلید و جنایتکار، چیز غیرمتصور و غیرممکنی نبود. چنین هدفی داشت. دقیقاً می‌خواست عراق را ــ حداقل بخش‌هایی از عراق را ــ اشغال کند. کاری که بعدها به کمک و به یمن سیاستهای غلط آمریکا، بخشی از آن را انجام داد.
قسمتهای بعدی این تاریخ یا یک فراز مهم دیگر این مدت، تاریخ 37ساله دعوای اتمی است. مجاهدین را از این دعوا حذف کنید، چه بسا رژیم به بمب اتمی رسیده بود. کاملاً محتمل بود؛ چون کسی خبر نداشت. من در جزئیات روز به روزش هستم. من مطمئنم اگر مجاهدین، نطنز و اراک را افشا نکرده بودند، حالاحالاها کسی متوجه نمی‌شد. چه‌بسا وقتی متوجه می‌شدند که دیگر بسیار دیر شده بود و امکانش نبود. بین ما و رژیم بر سر مسأله اتمی، یک جنگ بوده است؛ بر سر همه این سرفصل‌ها یا صدور تروریسم و بینادگرایی و همین کارها که این روزها در سوریه و عراق و یمن می‌کند.

ادامه ....

۱۳۹۴ شهریور ۲۵, چهارشنبه

ایران - 12سال تجربه بعدازجنگ آمریکا با عر اق و شرایط مقاومت ایران

محمد محدثین مسئول کمیسیون  خارجه شورای ملی مقاومت ایران
مصاحبه زیر قسمت سوم مصاحبه محمد محدثین مسئول کمیسیون  خارجه شورای ملی مقاومت ایران است با سیمای آزادی که در باره 12سال مقاومت اخیر سازمان مجاهدین خلق ایران میگوید:
مجری: اگر بخواهیم به هر مقطعی بپردازیم، گفتنی خیلی زیاد است. ما مشتاقیم که از شما بشنویم. من می‌خواهم بیایم روی همین مقطع اخیر تاریخچه مجاهدین؛ یعنی 12، 13سال گذشته که کارزار بزرگی را رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت برای حفاظت از کیان این مقاومت، برای حفاظت از اشرف و بعد هم لیبرتی به پیش بردند.
شما از نزدیک در تمامی این کارزارها بودید و فعالیتهایی که تحت هدایت رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت صورت گرفته است را به چشم دیده‌اید. فکر می‌کنم که این 12، 13سال، یکی از فرازهای بالابلند این تاریخچه باشد. برای همین می‌خواهم برایمان از تجربه این 12، 13سال و این کارزار بزرگ بگویید.

محمد محدثین: بله، شاید بشود گفت که این 12 ـ 13سال، یعنی بعد از جنگ عراق، بعد از اشغال عراق توسط آمریکا و بمباران قرارگاههای ارتش آزادیبخش و داستانهایی که در اشرف اتفاق افتاد، فرصت صحبت در موردش نبود. شاید بشود گفت این دوره از نظر سیاسی، از نظر توطئه‌های ارتجاعی و استعماری علیه مقاومت و شرایط پیچیده‌ای که مقاومت ما را احاطه کرده بود، سخت‌ترین و پیچیده‌ترین دورانی است که تاریخچه 50ساله ما شاهد آن بوده است.
ادامه ....

۱۳۹۴ شهریور ۲۴, سه‌شنبه

ایران - مسئول کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت ایران تهدید و توطئه علیه این مقاومت را تشریح میکند.

محمد محدثین مسئول کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت ایران 
مصاحبه محمد محدثین مسئول کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت ایران درمورد شرایط رژیم و مقاومت ایران را حتما بخوانید:  
مجری: خیلی ممنون بابت خاطره خیلی زیبایی که درباره مجاهد قهرمان، شهید سیاوش سیفیگفتید. نکاتی که در مورد فدای بزرگی که آن روزگار، هر روز و هر هفته‌اش صورت می‌گرفت، اتفاقاً بر می‌گردد به یکی از سؤالاتی که می‌خواستم از شما بپرسم.
در رابطه با فدای عظیمی که مجاهدین از سالیان گذشته که شما تعریف کردید و از خود بنیانگذاران تا همین امروز هم که ادامه دارد، کسی در رابطه با آن شک و شبهه‌ای ندارد و نمی‌تواند آن را زیر سؤال ببرد. حتی کسانی که مغرض هستند و یا آن دسته از قدرتهای جهانی که روزگاری خواهان ماندن مجاهدین نبودند، امروز به حقانیت این مقاومت و سازمان اذعان می‌کنند. حالا پرسش این است که به‌رغم همه این تلاشها و فدای عظیمی که طی سالیان بوده و ادامه پیدا کرده است و حتی بیشتر هم شده، ولی هنوز به یک ماده عملی تبدیل نشده است. یعنی رژیم آخوندی هنوز سرنگون نشده است و نزدیک به 4 دهه است که در قدرت و حاکمیت است. لیبرتی هم که پیشتازان مقاومت در آنجا هستند، تحت محاصره است. تهدید و توطئه علیه این مقاومت هم که تا وقتی این رژیم هست ادامه خواهد داشت. شما این را چطور تبیین می‌کنید؟ 
محمد محدثین: قرار نبوده و نیست که هیچ کدام از این اتفاقات که شما گفتید بیفتد. نه محاصره تمام شود و نه ظلم و ستم و فشار. به قول مهدی رضایی گل سرخ انقلاب ضدسلطنتی، «تا ظلم هست، مبارزه هست؛ تا مبارزه هست شکست و پیروزی هست». اما درست است، 37سال این رژیم در حاکمیت است، البته حتی یک روز حکومت این رژیم برای ملت ایران تلخ است. حکومت این رژیم برای مردم ایران با شکنجه و کشتار، فساد، دزدی و غارت و تباهی همراه است. پس بنابراین 37سال که هیچ، 37روز و 37ساعت و 37دقیقه‌اش، برای مردم ایران قابل‌تحمل نیست. از این‌رو، سازمان مجاهدین و مقاومت ایران می‌خواهد ولو یک روز زودتر و یکساعت زودتر این رژیم را سرنگون کند.
ادامه ....

۱۳۹۴ شهریور ۲۲, یکشنبه

ایران - شورای ملی مقاومت ایران : جان باختن ناگهانی زندانی سیاسی شاهرخ زمانی مشکوک است

شاهرخ زمانی
 شاهرخ زمانی زندانی سیاسی مقاوم و زندانی سیاسی پیگیر حقوق کارگران روز یکشنبه بطور ناگهانی در زندان گوهر دشت کرج جان باخت .
مقاومت ایران در این رابطه اطلاعیه ای صادر کرد و در آن مرگ شاهرخ زمانی را مشکوک اعلام کرده است .
همچنین به تشکیل حقیقت یاب بین المللی درباره مرگ مشکوک زندانیان سیاسی فراخوان داده است .
زندانی سیاسی مقاوم شاهرخ زمانی، فرزند دلیر مردم آذربایجان بعدازظهر روز یکشنبه ۲۲ شهریورماه به نحو مشکوکی در زندان گوهردشت جان باخت. همبندان او در سالن 12 بند 4ساعت 5 بعدازظهر جسد او را با دهانی پرخون و سری کبود در تختش در زندان یافتند. وی تا ساعت 10 صبح امروز در کنار هم بندانش بوده و مانند همیشه سرحال و با نشاط بوده است. وی به‌طور ثابت ورزش می‌کرده است.

بعداز شهادت شاهرخ زمانی مزدوران زندان به بند زندانیان ریختند و فضای ملتهب بر زندان حاکم است.

۱۳۹۴ شهریور ۱۵, یکشنبه

ایران - شورای ملی مقاومت ایران : از جلوگیری ورود قطعات یدکی ژنراتورهای تولید برق به داخل کمپ لیبرتی خبر داد.

شورای ملی مقاومت ایران 
شورای ملی مقاومت ایران طی اطلاعیه از جلوگیری ورود قطعات یدکی ژنراتورهای تولید برق به داخل  کمپ لیبرتی خبر داد.
این ا مر توسط کمیته سرکوب ساکنان لیبرتی مستقر در لیبرتی که زیر نظر فالح فیاض مشاور امنیتی دولت عراق است صورت میگیرد.
و این درحالی است که گرمای بالای 50درجه سانتیگراد بسیاری از ژنراتورهای لیبرتی را فرسوده کرده است .
از این وضعیت مانیتورهای یونامی و نمایندگان کمیساریای عالی پناهندگان نیز باخبر هستند.
ادامه ...

۱۳۹۴ شهریور ۱۲, پنجشنبه




مجاهد خلق عباس داوری یکی از مسئولین سازمان مجاهدین خلق ایران با سابقه ای طولانی از مبارزه در دو دیکتاتوری شاه و شیخ از روزهای نخست سازمان و تاسیس آن واز شهید بنیانگذار محمد حنیف نژاد میگوید توجه شما را به این مطلب زیبا جلب میکنم:
دیدن پنجاهمین سال تأسیس سازمان پرافتخارمجاهدین خلق ایران ، هر انسان آزاده و ضد بهره‌کشی را آن‌چنان به وجد می‌آورد که ‌گویی آن جامعه‌ی آرمانی را به چشم می‌بیند. وقتی از قله پنجاهمین سال تولد این سازمان به گذشته می‌نگریم، ملاحظه می‌کنیم که در این برهه از تاریخ پر پیچ و خم خلقمان، چه ارزشهای نوینی خلق شده و چگونه خالقان این ارزشهای نوین جامعه انسانی، سازمان افتخارآفرین مجاهدین خلق ایران را به یک گنجینه عظیم ملی و میهنی، سرشار از شرف و عزت، عزم و اراده و ماندگار برای خلق خود، تبدیل کرده‌اند. آری:
نیم قرن فداکاری و صداقت ورزی
نیم قرن وفای برعهد و پیمان با خدا و خلق خدا
نیم قرن شلاق خوردن و سوختن بر تخت شکنجه‌های شاه و شیخ
نیم قرن شکفتن گلزار قلبها و مغزها در کشت گلوله‌های شاه و شیخ
نیم قرن پایداری پرشکوه و استقامت کم نظیر در برابر توطئه‌های ارتجاع و استعمار
نیم قرن پرچم عزت، شرف و کرامت و سر بلندی یک خلق را در دست فشردن
نیم قرن سرسائیدن در آستان کبریایی پروردگار یکتا تا در مقابل هیچ قدرتی سر فرود نیاوردن
نیم قرن در اهتزاز نگه‌داشتن پرچم اسلام راستین و دین پاک محمدی و احیای ارزشهای والای علوی
نیم قرن مورد اعتماد و امید یک خلق بزرگ قرار گرفتن
نیم قرن مجاهدت در راه خدا و خلق خدا. همان خدایی که «او، ما را برگزیده است»... (1)
... .
این است سازمان مجاهدین خلق ایران در پنجاهمین سال تولد خود
راستی رمز این ماندگاری و این بالندگی و شکوفایی در زیر ضربات نابود کننده، در چیست؟ برای پاسخ به این موضوع باید به نیم قرن قبل برگشت. در اوایل سال 1347، به‌طور تصادفی با شهید محمد یقینی، مجاهد قهرمانی که به دست اپورتونیستها به‌شهادت رسید، در تهران دوست و هم خانه شدیم. در آن زمان من دانشجوی انستیتوی تکنولوژی راه‌آهن بودم و از ساعت 6 عصر تا 12 شب در یک خیاطی کار می‌کردم. محمد یقینی و من روزانه یکی دو ساعت با هم کتاب می‌خواندیم و بحث می‌کردیم و جمعه‌ها به کوه نوردی می‌رفتیم. با توجه به این‌که اوایل سال 1346، با تهدید ساواک از دبیری سندیکای کارگران خیاطی تبریز که یک سال پیش تأسیس کرده بودیم و بیش از 300 کارگرعضو داشت، مجبور به استعفا شده بودم، ذهنم بسیار درگیر بود که در مقابل این رژیم که حتی یک تشکل کارگری «صنفی» را هم برنمی‌تابد، چه باید کرد؟ و من که در تجربه، به ضرورت مبارزه مسلحانه رسیده بودم، اما چون هیچ‌وقت در محیط روشنفکری و بحث و فحصهای آن‌چنانی نبودم، راهی پیدا نمی‌کردم. در چنین شرایطی دوست شدن و کتاب خواندن و بحث با محمد یقینی برایم ارزشمند بود.
ادامه ....