۱۳۹۴ مرداد ۲۱, چهارشنبه

ایران -هراس رژیم از مجاهدین و ارتش آزادی و لرزه بی‌پایان سرنگونی بر ارکان رژیم زهر خورده آخوندی



برنامه های تلویزیونی رژیم آخوندی درسالگرد عملیات فروغ جاویدان که نمایشی ازهراس وازمجاهدین و ارتش آزادی است را در زیر بخوانید:
سلسله برنامه‌یی درباره هراس رژیم از مجاهدین و ارتش آزادی و لرزه بی‌پایان سرنگونی بر ارکان رژیم زهر خورده آخوندی
(قسمت سوم)
سرکردگان هراسان سپاه و نظام آخوندی:
«ما برای بود و نبود نظام می‌جنگیدیم»
من نگاه کردم و گفتم آقای سردار ناصح
من پرچم ایران را می‌بینم روی هر تپه‌ای که تسخیر می‌کردند دیدم اینها مجاهدین هستند

پرچم ایران اما با سه رنگ، وسط آن آرم شیر و خورشید
قصد مجاهدین این بود که محور را بشکنند
و از قلاجه بیایند به سمت اسلام‌آباد...
تلویزیون شبکه دو (رژیم) 5 مرداد 94
سرلشکر شهید نور علی شوشتری فرمانده قرارگاه نجف در حین عملیات: عملیات مرصاد در دوران دفاع مقدس یکی از عملیاتهای بسیار مهم و با اهمیت و با ویژگیهای خاص خودشه
رضا شاویسی: سردار ناصح اون موقع جانشین سپاه چهارم کرمانشاه بود مارو همراهی می‌کرد و نظارت کاملی بر امورات کار ما داشت با هم تو یک سنگر بودیم من نگاه می‌کردم به این نیروهای دشمن که جلوی ما قرار داشتند رو تپه‌های جلو با چشم غیرمسلح هم دیده می‌شدند که من نگاه کردم و گفتم آقای سردار ناصح من پرچم ایران رو می‌بینم رو هر تپه‌ای که می‌رسیدند تسخیر می‌کردند رو اون تپه یک پرچمی رو می‌زدند گفتم اینها عراقی نیستند آقای ناصح گفت پس کی‌اند اینها؟ گفتم پرچم ایران رو پس چرا دارند اگر عراقی‌اند گفت فکر نکنم این پرچم ایران باشه من با دوربین نگاه کردم یک سنگری بود رو باز با دوربین که نگاه می‌کردم دیدم اینها منافقین هستند یعنی پرچم ایران اما با سه رنگ ایران اما وسط اون آرم شیر و خورشید و آرم منافقین توش بود من دیدم منافقین تو این محور حمله کردند، قصد و غرض منافقین این بود که این محور رو بشکنند و به‌راحتی بیایند گیلانغرب از قلاجه بیایند به سمت اسلام‌آباد...
ـ درویشوند: سازماندهی کرده بودند در غالب 5 تا لشگر که لشگر پنجمشون لشگری بود به‌نام سیمرغ، سازماندهی اینها اعم از لجستیک و پشتیبانی و تدارکاتی کاملاً از تهران تا بغداد بود.
کوثری: نهایتاً یک آتش‌سوزی بسیار عظیمی این‌جا ایجاد شد که اصلاً می‌خواهم بگم در طول جنگ فقط من یک نقطه به‌اصطلاح دیده بودم اونهم کربلا 5 بود که این‌قدر اونجا آتش روشن شده بود که این‌جا هم باید بگیم همان شباهت رو داشت
اسدالله ناصح: اتفاق بعدی که افتاد بچه‌های لشگر بدر بودند اولین درگیری که جدی با اینها بچه‌های لشگر بدر بودند داشتند نیرو می‌بردند جنوب تو دشت حسن آباد به اینها برخورد کردند
- رضا شاویسی: شهدای بزرگواری مثل شهید سردار شوشتری که فرمانده قرارگاه نجف بود و من خاطره‌ای از ایشان بگم: فرمودند موقعی که من تو گردان مرصاد بودم سید احمد اقا از قول امام یک دستوری بمن داد گفت که آقای شوشتری شما تا که تو قرارگاه نجف هستید تو منطقه غرب بودن و نبودن شما یعنی مجموعه سپاه پاسداراندشمن رو باید دفع کنید. پیام امام از طریق سید احمد آقا به ما رسید وضعیت در این‌جا متحول شد و همه آن اقداماتی که منافقین انجام داده بودند و با تمام وجود آمده بودند تا تهران بروند اصلاً ورق برگشت و ما توانستیم بر دشمن غالب بشیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر